خراسانی | شهرآرانیوز - اگر شما هم مانند نگارنده این مطلب از افرادی باشید که به داستانها و فیلمهای دانش بنیاد (علمی تخیلی) علاقه ندارید، ممکن است با آگاه شدن از ژانر فیلم
«هرگز رهایم مکن»، عطای دیدنش را به لقایش ببخشید! این فیلم را که بر پایه رمانی از
کازوئو ایشی گورو ساخته شده است، درامی رمانتیک و همچنین اثری دانش بنیاد ذکر کرده اند. اما کافی است حدود ۱۰۰ دقیقه پای تماشای آن بنشینید تا به تفاوت آن با عموم فیلمهای علمی تخیلی پی ببرید و احیانا مانند من غرق در لذت تماشای فیلمی تأثیرگذار شوید. در این فیلم، خبری از بشقاب پرنده و ربات و آدم فضایی و از این قبیل عناصر نیست. اما آنچه آن را در گونه یادشده طبقه بندی کرده است، بهره گیری این اثر از ایدههایی علمی است.
اینکه بشر چگونه میتواند عمر طولانی فراتر از معمول داشته باشد و سودبردن از همسان سازی چطور به این امر یاری میرساند. ۳ کودک در مدرسه شبانه روزی مرموزی به سر میبرند که در آنجا آواز میخوانند و نقاشی میکنند و به تندرستی شان بها داده میشود. آنها در ادامه درمی یابند که برای این پرورش یافته اند که در جوانی اعضای تن خود را اهدا کنند. وقتی بزرگ میشوند برای ادای این دستور راهی یک مزرعه و بعد بیمارستان میشوند، اما در این میان، یک عشق سه سویه روایت میشود. کتی (کری مولیگان)، شخصیت اصلی فیلم، دل در گرو عشق تامی (اندرو گارفیلد) دارد، اما روث (کیه را نایتلی) با حسادت به این دل بستگی مانع از رسیدن آن دو به مقصود میشود.
درنهایت زمان اهدای اعضا میرسد تا هر یک پس از هدیه دادن یک یا چند عضو جان ببازند. عشق میتواند انگیزه قویای برای مقاومت باشد، مقاومت در برابر این سرنوشت دردناک اما «هرگز رهایم مکن» را شاید بتوان نوعی تراژدی مدرن درباره تحلیل رفتن انسان معاصر وصف کرد. انسانی که چه قربانیای ناگزیر از باختن داشتههای حیاتی خود باشد و چه بهرهمند از عمر طولانی، در هر صورت باید مرگ را بپذیرد. او حتی با چشیدن آب زندگانیای به نام عشق نیز نمیتواند از سرنوشت محتوم خود بگریزد، اما شاید با نوشدارویی، چون مهر، دوستی، گذشت و مانند آن بتواند این مسیر را تحمل پذیر کند.
این فیلم تأثیرگذار و دیدنی را مارک رمانک آمریکایی براساس رمان ایشی گوروی انگلیسی ژاپنی تبار و برنده نوبل ادبیات و جایزه بوکر ساخته است.